بازدید: 4808

لاغر شدن بدن چندین سبب احتمالی دارد که به ترتیب ذکر خواهند شد.
1-غذایی را که می خورند چربی همراه ندارد.
2-غذای زیاد می خورند اما آنقدر کم مایه است که خون لازم برای بدن را تولید نمی کند.
3-تنها عادت به خوردن غذاهایی دارند که خون خوب و پسندیده از آنها تولید نمی شود.
4-نیروهای هضم کننده غذا و نیروی جذب کننده ماده غذایی به سوی اندامان بدن ناتوان است و این ناتوانی از اثر سوء مزاج سرد یا حرکت نکردن انسان و آرامش زیاد است که نیروی جاذبه را خواب می برد و از انجام کارش تنبلی می کند. بویژه این حالات اکثراً کسانی را در بر می گیرد که به ورزش عادت داشته اند و از اثر ورزش طبیعت توانسته غذا را به اندامان برساند و یکدفعه دست از ورزش شسته اند و به تنبلی خو گرفته اند و در نتیجه طبیعت به حالی در آمده است که حتی غذای میانگین و معتدل را نمی توان جذب کند.
5-خون به حد زیاد و بیشتر از اندازه لازم در طبیعت پدید می آید؛ اگر خون تر مزاج آبکی باشد ، نیروی جذب کننده تا اندازه ای با آن راه می آید ، اما با خون مخلوط با خلط مراری بسیار ناسازگار است وکمتر به جذبش اقدام می کند.
6-طحال برآمده و آماسیده است و بیشتر خونی را که مشترکاً به طحال و کبد برسد طحال غصب می کند و کبد را به سستی و محرومیت از خون می کشاند.
7-ممکن است کرمهای شکم سبب لاغری بدن گردند.
8-سوراخهای ریز بدن مسدود شده و سبب سد شدن خلط گشته اند. بر هم فشرده شده اند و از کار واجب درمانده اند؛ که این حالت از اثر گرمای شدید ، سرمای شدید ، یا تنها روی آوردن حالت خشکی رخ می دهد ، که بعداً نشانی این حالات را شرح می دهم.
9-چیزی را بر بدن تند بسته اند و دوام یافته و سوراخهای ریز پوست و گدارها را بند آورده و غذا نمی تواند بگذرد و به اندامان سر راهش برسد. یویژه کسی که گِل می خورد عادتاً به این بند آمدن گدار ومسامات مبتلا می شود.
10-شاید علت لاغری تحلیل رفتن غذا بیش از آنکه متوقع و طبیعی است باشد؛ غذایی که سهم اندامان است و باید به هر اندامی که لازم دارد برسد ، نمی رسد و قبل از رسیدن به جای طبیعی پراکنده می شود. که این حالت در ورزشهای بسیار سریع و در فکر کردن زیاد وغم خوردن زیاد و در حالت مبتلا بودن به بیماریهای گدازنده رخ می دهد.
بدنی که در کوتاه مدت لاغر می شود ، می تواند در کوتاه مدت چاق گردد و حالت طبیعی را باز یابد.
بدنی که در مدت زیادی لاغر شده است ، متوقع نیست که به زودی چاق گردد؛ باید با شکیبایی و حوصله به بازگرداندش به حالت طبیعی همت گماشت؛ زیرا از لاغری و در این مدت زیاد توان را از دست داده است و یارای هضم کردن غذای زیاد را ندارد.
بدن تا سست پوست باشد و تا پوستش بیشتر کش برود زودتر چاق می شود.
کسی که از گرما یا سرما و یا هردو بسیار تاثیر پذیر باشد ، باید از آنها خود را بپرهیزد وگرنه لاغری سلامش می رساند! لاغری که می خواهد چاق شود ، باید از برخورد ناپسند با مردم ، از واکنشهای روانی ناهجار ، از زیاد برپا ایستادن ، زیاد خسته شدن ، زیاد بی خواب ماندن ، اسهال و قی کردن و جماع کردن تا می تواند کناره گیری کند. طوری رفتار کند و طوری غذا بخورد که خون داخل رگها بمانند و به جایی درنیایند که متعفن شوند.
اما اگر لاغری بیش از حد ، بد است ، چاقی هم زیانهایی دارد که نباید آنها را بی اهمیت دانست؛ بهترین حالت میانه چاقی و لاغری است.
اگر کسی چاق است و زیانی از چاقی ندیده است ، نباید از چاقی ناراحت باشد؛ زیرا زندگی در رطوبت است ، لیکن باید گوش به زنگ و مواظب باشد و نگذارد چاقی از حد لازم پا فراتر گذارد و از حد معقول بگذرد. آدم بسیار چاق ممکن است احساس آسیبی از چاقی نکند ، اما چه می داند که یکهو و ناخودآگاه بلای چاقی گریبانگیرش نمی شود؟ که این غافلگیری چاقی را در جای خود ذکر خواهیم کرد.
هرگاه بدن خشک و هوا خشک باشد ، لاغری را ثبت کن! حاضر در خدمت است.

جهت ثبت نظر خود لطفا موارد زیر را تکمیل نموده در نهایت بر روی دکمه ثبت نظر کلیک نمایید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0
نظر شما به دست مدیر خواهد رسید
  • هیچ نظری یافت نشد