لاغر شدن بدن چندین سبب احتمالی دارد که به ترتیب ذکر خواهند شد.
1-غذایی را که می خورند چربی همراه ندارد.
2-غذای زیاد می خورند اما آنقدر کم مایه است که خون لازم برای بدن را تولید نمی کند.
3-تنها عادت به خوردن غذاهایی دارند که خون خوب و پسندیده از آنها تولید نمی شود.
4-نیروهای هضم کننده غذا و نیروی جذب کننده ماده غذایی به سوی اندامان بدن ناتوان است و این ناتوانی از اثر سوء مزاج سرد یا حرکت نکردن انسان و آرامش زیاد است که نیروی جاذبه را خواب می برد و از انجام کارش تنبلی می کند. بویژه این حالات اکثراً کسانی را در بر می گیرد که به ورزش عادت داشته اند و از اثر ورزش طبیعت توانسته غذا را به اندامان برساند و یکدفعه دست از ورزش شسته اند و به تنبلی خو گرفته اند و در نتیجه طبیعت به حالی در آمده است که حتی غذای میانگین و معتدل را نمی توان جذب کند.
5-خون به حد زیاد و بیشتر از اندازه لازم در طبیعت پدید می آید؛ اگر خون تر مزاج آبکی باشد ، نیروی جذب کننده تا اندازه ای با آن راه می آید ، اما با خون مخلوط با خلط مراری بسیار ناسازگار است وکمتر به جذبش اقدام می کند.
6-طحال برآمده و آماسیده است و بیشتر خونی را که مشترکاً به طحال و کبد برسد طحال غصب می کند و کبد را به سستی و محرومیت از خون می کشاند.
7-ممکن است کرمهای شکم سبب لاغری بدن گردند.
8-سوراخهای ریز بدن مسدود شده و سبب سد شدن خلط گشته اند. بر هم فشرده شده اند و از کار واجب درمانده اند؛ که این حالت از اثر گرمای شدید ، سرمای شدید ، یا تنها روی آوردن حالت خشکی رخ می دهد ، که بعداً نشانی این حالات را شرح می دهم.
9-چیزی را بر بدن تند بسته اند و دوام یافته و سوراخهای ریز پوست و گدارها را بند آورده و غذا نمی تواند بگذرد و به اندامان سر راهش برسد. یویژه کسی که گِل می خورد عادتاً به این بند آمدن گدار ومسامات مبتلا می شود.
10-شاید علت لاغری تحلیل رفتن غذا بیش از آنکه متوقع و طبیعی است باشد؛ غذایی که سهم اندامان است و باید به هر اندامی که لازم دارد برسد ، نمی رسد و قبل از رسیدن به جای طبیعی پراکنده می شود. که این حالت در ورزشهای بسیار سریع و در فکر کردن زیاد وغم خوردن زیاد و در حالت مبتلا بودن به بیماریهای گدازنده رخ می دهد.
بدنی که در کوتاه مدت لاغر می شود ، می تواند در کوتاه مدت چاق گردد و حالت طبیعی را باز یابد.
بدنی که در مدت زیادی لاغر شده است ، متوقع نیست که به زودی چاق گردد؛ باید با شکیبایی و حوصله به بازگرداندش به حالت طبیعی همت گماشت؛ زیرا از لاغری و در این مدت زیاد توان را از دست داده است و یارای هضم کردن غذای زیاد را ندارد.
بدن تا سست پوست باشد و تا پوستش بیشتر کش برود زودتر چاق می شود.
کسی که از گرما یا سرما و یا هردو بسیار تاثیر پذیر باشد ، باید از آنها خود را بپرهیزد وگرنه لاغری سلامش می رساند! لاغری که می خواهد چاق شود ، باید از برخورد ناپسند با مردم ، از واکنشهای روانی ناهجار ، از زیاد برپا ایستادن ، زیاد خسته شدن ، زیاد بی خواب ماندن ، اسهال و قی کردن و جماع کردن تا می تواند کناره گیری کند. طوری رفتار کند و طوری غذا بخورد که خون داخل رگها بمانند و به جایی درنیایند که متعفن شوند.
اما اگر لاغری بیش از حد ، بد است ، چاقی هم زیانهایی دارد که نباید آنها را بی اهمیت دانست؛ بهترین حالت میانه چاقی و لاغری است.
اگر کسی چاق است و زیانی از چاقی ندیده است ، نباید از چاقی ناراحت باشد؛ زیرا زندگی در رطوبت است ، لیکن باید گوش به زنگ و مواظب باشد و نگذارد چاقی از حد لازم پا فراتر گذارد و از حد معقول بگذرد. آدم بسیار چاق ممکن است احساس آسیبی از چاقی نکند ، اما چه می داند که یکهو و ناخودآگاه بلای چاقی گریبانگیرش نمی شود؟ که این غافلگیری چاقی را در جای خود ذکر خواهیم کرد.
هرگاه بدن خشک و هوا خشک باشد ، لاغری را ثبت کن! حاضر در خدمت است.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
جهت ثبت نظر خود لطفا موارد زیر را تکمیل نموده در نهایت بر روی دکمه ثبت نظر کلیک نمایید.
ارسال نظر به عنوان مهمان